یک کارشناس اقتصادی گفت:ما هنوز نتوانستهایم یک نظام تأمین مالی مناسب با توجه به نوع کشاورز و بهره بردار بخش کشاورزی داشته باشیم و همه را به یک چشم نگاه میکنیم.
وی افزود: در حال حاضر با پیشرفت فضای مجازی، اطلاعات در گردش است و مانند گذشته نیست که مردم از اخبار بی اطلاع باشند. آنها به خوبی متوجه میشوند که گرانی یکی از تبعات برداشته شدن ارز 4200 تومانی است. به همین دلیل اقدام به خرید کالاهایی کردند که قابلیت ذخیره سازی دارد تا حداقل یک دو ماهی از افزایش قیمت در امان باشند. در حال حاضر بحث کمبود کالاهای اساسی مانند آرد مطرح نیست و حتی در نانواییها سهمیه آرد افزایش پیدا کرده است، اما به دلیل تورم و گرانیها مردم به دنبال خریدهای احتیاطی و ذخیره سازی مواد غذایی هستند.
این استاد اقتصاد با بیان اینکه طرح این موضوع که کمبود کالاهای اساسی و گرانیها بیشتر به واسطه جنگ اوکراین و روسیه بوده ؛ گفت: این موضوع بیشتر یک بهانه است چرا که تبعات آن از مدتها قبل برای همه قابل پیش بینی بوده است، به هر حال اوکراین و روسیه بزرگترین تولید کننده غلات، ذرت و دانههای روغنی و گندم هستند و قطعا جنگ میان این دو مشکلاتی برای صادرات ایجاد میکند. احتمال افزایش قیمتها از همان آغاز جنگ مطرح بوده است و سازمانهای جهانی این هشدار را میدادند که این جنگ میتواند امنیت غذایی مردم، خصوصا کشورهایی که به گندم و دانههای روغنی وابسته هستند را به خطر بیاندازد.
وی افزود: اگر ما در کشور مدیریت اقتصادی داشتیم میتوانستیم از همان زمان با پیشگیری، از تبعات این جنگ در امان بمانیم؛ این قضیه با افزایش ذخائر و افزایش واردات از نقاط دیگر قابل پیشگیری بود ومدیریت اقتصادی میتوانست برنامهای برای این موضوع در نظر بگیرد. این موضوعی نیست که یکباره اتفاق افتاده باشد.این سوال هم مطرح است که چرا قبل از اینکه اعلام کنید قرار است نرخ ارز4200 تومانی را بردارید، شاهد اتفاقاتی که الان شاهد آن هستیم، نبودیم. بنابراین قضیه چیز دیگری است و نمیتوانیم آن را به قیمتهای جهانی ربط دهیم.
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات، آموزش کشاورزی اظهار داشت: درست است که قیمت جهانی مواد غذایی و گندم بالا رفته است و صندوق بین المللی پول هم از قبل این موضوع را اعلام کرده است که در 25 سال گذشته بیشترین افزایش قیمت را در رابطه با مواد غذایی داشتهایم اما این موضوع دلایل متعددی دارد و تنها به دلیل جنگ اوکراین و روسیه نیست؛ تغییرات اقلیمی، بارشهای سنگین، خشکسالی، کم آبی و بیماریهای جدید همه روی تولید بخش کشاورزی تأثیرگذار بوده و آن را کم و زیاد میکند و کشورها برای تأمین غذای خودشان عموما بخشی از تولید که مازاد بر تقاضا ست را صادر میکنند و وقتی با کمبود مواجه هستند، صادر نمیکنند. این یک معضل جهانی است که در بخش کشاورزی بیشترین تأثیر را دارد و بیشترین تأثیر آن هم بر قیمت غذا اتفاق میافتد.
وی در خصوص موانع موجود در بخش کشاورزی گفت: مباحث مربوطه به بخش کشاورزی متنوع است و در هر حوزه مسائل و موانعی وجود دارد که از حوصله بحث خارج است؛ مشکلات عدیده است به این دلیل که تنوع فعالیتها بالا است. اما آنچه به طور کلی مانع و تهدیدی بزرگ برای انجام فعالیتها در بخش کشاورزی است، بحث نفوذ فناوری و دانش است که نیاز شدیدی به حمایتهای دولتی دارد. بخش بزرگی از تولیدات بخش زراعی، کوچک مقیاس هستند و در بخش باغی هم این موضوع دیده میشود. وقتی که مقیاس کشت و تولید کشاورز کوچک باشد، طبیعتا توانایی مالی زیادی برای پس انداز و سرمایه گذاری نداشته و نمیتواند از فناوری و دانش در تولید بهره گیرد.
پاسبان افزود:مصرف بهینه از آب وخاک، استفاده از بذر مناسب، روش مناسب در تولید و مشاوره از متخصصان کشاورزی نیازمند سرمایه گذاری است و کشاورز چنین امکانی را ندارد؛ چرا که بخش بزرگی از تولید کنندگان کشاورزی کوچک مقیاس هستند و توانایی مالی برای تأمین سرمایه گذاری در بخش کشاورزی را ندارند.
این کارشناس اقتصادی بیان کرد: بر همین اساس این بخش نیازمند ورود و حمایت دولت و سرمایه گذاری سرمایه گذاران خارجی و بخش خصوصی است تا بتوانیم شاهد نفوذ دانش و فناوری در کشاورزی باشیم و اگر این موضوع اتفاق بیفتد بسیاری از مشکلات کشاورزی از جمله بهرهوری برطرف خواهد شد. بهرهوری معلول است و در واقع علت در جای دیگری است؛ زمانیکه کشاورز در جهت استفاده از بذر مناسب، ماشین آلات روز و کشاورزی فناورانه ترغیب شود، قطعا بهرهوری بالا میرود اما زمانیکه قدرت خرید و توانایی مالی ندارد، عملا استفادهای از فناوری نمیکند .
وی در ادامه افزود: در حال حاضر با تورمی که در بخش اقتصادی اتفاق افتاده، استفاده از فناوری، تکنولوژی و تجهیزات دچار مشکل شده و گاها قیمتها تا چندین برابر افزایش پیدا کرده است؛ از طرف دیگر، درآمد کشاورز بالا نرفته است، این موضوع قدرت خرید و توان کشاورز را کم کرده و طبیعتا قادر به پس انداز نیست و ضعف اقتصادی باعث شده توان پرداخت وامهایی که بعضا با نرخهای بالا در نظر گرفته شدهاند را هم نداشته باشند! این مهمترین مشکل است که ما هنوز نتوانستهایم یک نظام تأمین مالی مناسب با توجه به نوع کشاورز و بهره بردار بخش کشاورزی داشته باشیم و همه را به یک چشم نگاه میکنیم. در حالیکه کشت بزرگ مقیاس و کوچک مقیاس هر یک ویژگیهای خاص خود را دارند وضروری است نظام جدیدی برای آنها طراحی شود تا در این نظام بتوانند نفوذ دانش و فناوری را داشته باشند.
این استاد دانشگاه با بیان این موضوع که علاوه بر این مهمترین مشکل ما قوانین و مقررات دست و پاگیری است که گاها برخی از بهره برداران هم نسبت به آن معترض هستند؛ افزود: این قوانین معمولا مانع تولید هستند و ضروری است بازنگری کلی در رابطه با آنها صورت گیرد. اما به طور مثال قانونی که 40 سال پیش نوشته شده همچنان اعمال میشود و بازنگری در رابطه با آن صورت نمیگیرد. طبیعتا قوانین متناسب با شرایط روز نوشته میشوند و بهتر است با اتفاقاتی که دربخش کشاورزی میافتد همسو باشند و در جهت ترغیب تولید باشند و نه در راستای ممانعت از تولید. خیلی از قوانین ما و مجوزها با این مشکلات مواجه هستند و منطبق با شرایط روز و آینده نیستند .
وی گفت: در مباحث مربوط به بازار و سیاستهای تنظیم بازار هم ثباتی وجود ندارد و این بی ثباتی باعث نا اطمینانی در بخش کشاورزی شده و مانع بسیاری از کارهاست. به طوری که فرد نمیداند که در آینده نزدیک قرار است چه اتفاقی برای تولید او بیفتد و این نااطمینانی به ضرر بخش کشاورزی است، چرا که فرد در یک دوره، محصولی تولید میکند و چهار یا شش ماه بعد تصمیم به صادرات محصول میگیرد و با قوانین خلق الصاعهای در خصوص منع صادرات محصول مواجه میشود در نتیجه هر برنامهای که داشته پوچ میشود. این قضیه تأثیر سوئی میگذارد و تولید کننده با این تجربه دیگر تلاشی برای تولید باکیفیت برای صادرات نمیکند.
پاسبان در انتها افزود:این موضوعات نشان دهنده این قضیه است که ما عملا برنامه مشخصی برای تولید پایدار و توسعه صادرات کشاورزی نداریم تا طبق برنامه جلو برویم و اصولا همسو و منطبق با برنامههای نوشته شده برای توسعه پایدارنبودهایم.
گفت وگو از: اعظم صفایی